دونات

دونات

روزانه نوشت های ذهن پرکن خود را اینجا می نویسم.
همین!

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

۲ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

نوستالژی یعنی

دوره کردن روزهای خیلی قبل!

برگشتن و دوره کردن و قدم زدن آن روزها !

خوب ؟!؟ بد؟!؟

به قول یکی "زندگی درهم است"

خوشی هایی بود

ناخوشی ها هم 

اما الان نیستند

هیچ وقت دلم گذشته را نخواسته که برگردد

آینده همیشه جذاب تر بوده

ولی

این روزها به شدت می ترسم

الانم آینده ای نبود که می خواستم

و به شدت می ترسم اینده را

که حسرت بخورم روزهای گذشته ای که الان فقط برایم گذشته اند.

ای کاش هیچ وقت ، هیچ کس حسرت گذشته را نکند.! (1)

من هم . . .


(1): این ادبیات را هرکاری کردم، با خودم کنار نیادم برای تصحیح اش. این به نظرم درستر امد!!!؟؟؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۴ ، ۱۶:۴۷
باران

باران که می زند،

همه ی حس های خوب دنیا سرازیر می شود انگار

با خودش می شوید و می برد

غم و غصه ها را

می شوید و می برد

صاف می کند و زلال

شیشه ای و شفاف

شفاف و آینه

صیقلی و ...

کلمه های مترادف دیگر پیدا نمی کنم.

برای بار چندهزارم اعتراف می کنم

کلمه ها قاصرند

بیان احساس آدمی را

اصلا باران که می آید

می شوم سراپا احساس،

می شوم

یک عدد موجود از جنس حس!

زیر قطره هایش

نفس می کشم زندگی را ...

ریه هایم را فقط پر می کنم

از احساس باران

دیگر فکر نمی کنم

به اینکه

زندگی چقدر ساز مخالف دوست دارد

حتی دوستش هم دارم

وقتی

باران هست...

و من همچنان عاشق بارانم

و اینجا

الان

باران است و من!

 

پ.ن: ای کاش خیس نشود احساس کودکی از سرما زیر این باران . . .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ دی ۹۴ ، ۲۳:۱۶
باران