دونات

دونات

روزانه نوشت های ذهن پرکن خود را اینجا می نویسم.
همین!

طبقه بندی موضوعی
نویسندگان

۱۱ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

باران،

زمزمه ی خیس خیابان ...

چترهای بسته

شیطنت قطره ها ...

دلی که یاد شده،


ممنون، باران.



پ.ن1: ممنون که دلتنگی ها را حواست هست. آن هم از آن نوع هایش! ممنون که آمدی و خدا رو شکر.

پ.ن2: و می دانم که این دلتنگی ها یکی، دوتا نبوده! و حواسم هست که "هر کس از ظن خود شد یار من ..." ولی باز هم ممنون :)

پ.ن3: از دیشب و نیمه شب و سحر و صبح زود این پست گیر کرده بود. کجایش را نمی دانم؟!؟ هنوز هم گیر است!!! نشد آن چیزی که می خواستم. ولی حسم خوب است . . .

 

نکته نوشت: شاید بعدا در این مکان عکسی درج شود!

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۴ ، ۱۶:۲۹
باران

دعا می کنم ...

برای تو ...

برای خودم ...

برای همه مان ...

کسی چه میداند،

شاید خدا دسته جمعی نگاهمان کرد ...

دعا می کنم برای دل هایمان ...

برای گریه ها و خنده هایمان ...

دعا می کنم ...

مهربان خدای من!

می دانم که تا آسمان راهی نیست

ولی تا آسمانی شدن راه بسیار است

این دست های خالی بسوی تو بلند می شود

ما بی سلیقه ایم، طلب آب و نان می کنیم

تو خود خزانه دار بخشش ها،

بهترین ها را برایمان مقدر بفرما ...


آمین . . .


http://media.jamnews.ir/%DA%AF%D9%84(7).jpg


پ.ن: این متن به من حس خوبی داد گفتم این حس رو شریک بشم با شما :)

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۴ ، ۰۶:۵۷
باران

ترس از خود ، ترس وحشتناکی است...



+ یا علی دستم بگیر، تو دستگیر عالمی ...

++ التماس دعا برای این شب ها ...

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۴ ، ۲۰:۰۶
باران

چقدر دل تنگ بارانـم . . .

آسمان کمی سخاوت کن . . .



+ خودم که می دانم، این دلتنگی ها یکی، دوتا نیست...

++ (یادم بخیر!)

۱۶ تیر ۹۴ ، ۲۰:۰۰
باران

دسته بندی شده، همه سر جای خودشان هستند.

بعضی ها اتیکت های خوشگل هم خورده اند.

یک سری ها بالاترند و به ترتیب، یک سری هم آن پایین ها هستند و درهم.

با هر کدامشان لبخندی از ذوق نمایان می شود

ولی بعضی هاشان مزه ی کمی حسرت را هم می گیرند.

گاهی همانجا که هستند بزرگ می شوند و پر و بال می گیرند

گاهی هم تا نزدیک نابود شدن پیش می روند.

مشوق می شوند لحظاتی

از خودت سیر می کنندت هم گاهی

همین است دیگر

بزرگ و کوچک هستند و بازیگوشی می کنند.

زیاد و کم هم می شوند البته

اما هستند همیشه.

آرزوها را می گویم...

به این فکر می کنم که روزی بیاید که نباشند و من هم خوشحال. باید روز خوبی باشد....



مهم نوشت : "شرافتمندانه ترین توانگرى ها، وانهادن آرزوها است ." (امام علی (ع) - نهج البلاغه ص 1103) (اینجا)


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۴ ، ۱۷:۵۳
باران

تلنگر از هر جنسی که باشد، لازمه ی زندگی است.

حالا این تلنگر می خواهد به خودت وارد شود یا به احساست.

مستقیم باشد یا غیر مستقیم.

اصلا تلنگر تو نباشد! تلنگر کسی دیگر باشد ولی تو آن را ببینی و حس خوب داشته باشی با آن.

همه ی تلنگرها که قرار نیست بد باشد.گاهی هم تلنگرهای شیرین کارسازند...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۴ ، ۱۷:۰۴
باران

ما تو خونمون یه لواشک داریم،

تـــــــــــــررررررررررررررررررررششششششششششششش

وقتی جدا میکنی از هم آب دهنت میریزه!!!

مچالش می کنی میذاری کنج دهنت

قرچ قرچ میجوی.

یه گوجه سبز هم میذاری تو دهنت، نمک زده

با لواشکا چی میشه ....



طاعات و عباداتتون قبول باشه.

پستی بود جهت رفع تشنگی شما دوستان.

زنده باشین
:)))



نکته نوشت: پست کاملا بصورت کپی می باشد از یک جوک ارسالی و نویسنده هیچ نقشی در آفرینش آن نداشته. یعنی استعدادش هنور تو این زمینه کاملا شکوفا نشده. گفتم بدونید. همین!

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۴ ، ۱۵:۲۳
باران

به نظر کمی عجیب نیست همه چیز نزدیک به هم ، از هم پاشیده می شود؟؟!! آن هم در برهه ای مهم از زمان به نوعی البته؟!؟!





۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ تیر ۹۴ ، ۱۵:۳۵
باران

 و من هنوز اینجا گیج می زنم ...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۸:۳۵
باران
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۷:۴۳
باران